نماز مقبول، معيار سنجش و شرط قبولي اعمال











نماز مقبول، معيار سنجش و شرط قبولي اعمال



و اعلم ان کل شيء من عملک تبع لصلوتک.[1].

و بدان که هر عملي از اعمال تو تابع نمازت مي‏باشد.

با کمي دقت و تامل در اين کلام اميرالمومنين عليه‏السلام معلوم مي‏شود که آن حضرت در اين جا به سخن رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم نظر داشته که فرمود: «اوليت عملي که در مقام حساب مي‏آورند نماز است، اگر نمازش قبول شد ساير اعمالش هم قبول مي‏گردد و اگر قبول نشد ساير اعمالش هم مردود خواهد گرديد».[2].

شايد دليل اين سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحيح انجام گيرد قصد قربت و اخلاص که وسيله قبولي ساير اعمال است در او زنده مي‏شود، وگرنه بقيه‏ي اعمال مشوب و آلوده مي‏گردد و از درجه‏ي اعتبار ساقط مي‏شود.

از اين رو حضرت امير سلام الله عليه به اين مساله اشاره دارد که قبولي اعمال به قبولي نماز است. ملاک قبولي اعمال، نماز مقبول و عامل مردودي ساير اعمال، نماز مردود مي‏باشد. جالب اين که در اينجا سخن از نماز مقبول است، حال کسي که اهل نماز نبوده و نيست و تارک نماز از

[صفحه 51]

دنيا مي‏رود چه حالتي در روز حساب خواهد داشت، تو حديث مفصل بخوان از اين مجمل.

پس همان طور که قبولي نماز است، نماز نيز با وجود عواملي قبول خواهد شد، و قبولي نماز زماني است که اعمال انسان نماز گزار درست و مطابق با شروع باشد و آن را سبک نشمارد. در حديث قدسي وارد شده است که: «من نماز هر نمازگزاري را قبل نمي‏کنم، بلکه نمازي را قبول مي‏کنم که براي عظمت من فروتني کند و بر بندگان من بزرگي ننمايد و فقير گرسنه را به خاطر من سير کند».[3].

علاوه بر اين مهمترين عامل قبولي، حضور قلب است، زيرا خداوند در آيه‏ي 14 سوره‏ي طه مي‏فرمايد: «اقم الصلوه لذکري». نماز بپادار بخاطر ياد من.

و در کريمه‏ي 46 سوره‏ي نساء مي‏فرمايد: «و لا تقربوا الصلوه و انتم سکاري». و نزديک نماز نشويد در حالي که مست هستيد.

لذا نماز بدون توجه، نماز مطلوب نخواهد بود، چه اين که نماز تنها رکوع و سجود وقرائت و تکبير لساني نيست، روح نماز و حقيقت عبوديت به اين است که هنگام حضور در پيشگاه عظمت حق تعالي اول دل انسان متوجه گردد و در مقام حمد و ستايش پروردگار حاضر گردد و از او غافل نشود.

امام باقر عليه‏السلام مي‏فرمايد: نماز بنده گاهي نصف و گاهي ثلث و گاهي ربع و گاهي خمس آن بالا مي‏رود و بالا نمي‏رود مگر آنچه دل او رو به آن کند و امر به نمازهاي نافله براي اين است که آنچه از فريضه (به علت عدم حضور قلب) کاسته‏اند براي آنان تمام کند».[4].

[صفحه 52]

نماز داراي روح و پيکري است، پيکره‏ي نماز عبارتاز اعمال و انکار است و روح نماز توجه کامل به خداوند و حضور قلب مي‏باشد. براي کسب حضور قلب بايد به نکات زير توجه داشت:

1- به دست آوردن آنچنان معرفتي که دنيا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر او بزرگ کند، تا هيچ کار دنيوي به هنگام راز و نياز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف نسازد.

2- توجه به کارهاي پراکنده و مختلف معمولا مانع تمرکز حواس است. و هر قدر انسان توفيق پيدا کند که مشغله‏هاي پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.

3- انتخاب محلي مناسب و مکان نماز و ساير عبادات نيز در اين امر اثر دارد، به همين دليل نماز خواندن در برابر اشيا و چيزهايي که ذهن انسان را به خود مشغول مي‏دارد مکروه است و همچنين در برابر درهاي باز و محل عبورو مرور مردم، در مقابل آيينه و عکس و مانند اينها، به همين دليل معابد مسلمين هر قدر ساده تر و خالي از زرق و برق و تشريفات باشد بهتر است چرا که به حضور قلب کمک مي‏کند.

4- پرهيزکاري از گناه نيز عامل موثري است، زيرا گناه قلب را از خدا دور مي‏سازد و از حضور قلب مي‏کاهد.

5- آشنايي به معني نماز و توجه به آن و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل موثري است.

6- انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز.

7- مداومت ومراقبت و ترس و استمرار و پي گيري.

در آخر لازم به ذکر است که چون اعمال و افعال انسان از عقيدهي وي سرچشمه مي‏گيرد، بايد به چگونگي نماز او توجه نمود که آيا بقيه‏ي

[صفحه 53]

اعمال او متناسب با نمازش هست؟ و آيا او را از گناه باز مي‏دارد يا خير؟ امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «هر کس دوست دارد بداند که نمازش قبول شده يا نه، پس ببيند آيا آن نماز او را از فحشا و منکرات باز داشته؟ بههمان اندازه که آن نماز از ارتکاب کارهاي زشت او را مانع شده است، همان اندازه نمازش قبول شده است».[5].

درست مثل آن که اگر پليش راهنمايي و رانندگي، از راننده گواهينامه بخواهد، راننده هر مدرکي و کارت معتبر ديگري که ارائه کند پذيرفته نيست. مجوز رانندگي او، داشتن گواهينامه است و بدون آن، تمام مدارک بي‏اثر خواهد بود. کسي که نماز نخواند گواهينامه ندارد.

نماز مقبول که در واقع نشانگر قبولي اعمال انسان است به قدري داراي ارزش و اهميت مي‏باشد که در تعبير اميرالمومنين عليه‏السلام عيد مسلمان نمازگزار محسوب مي‏شود:

«انما هو عيد لمن قبل الله صيامه و شکر قيامه».[6] همانا امروز براي کسي عيد است که خداوند روزه‏اش را قبول کرده و قيام و نمازش را سپاس گذاشته و پاداش داده است.

[صفحه 54]


صفحه 51، 52، 53، 54.








  1. نهج‏البلاغه فيض، نامه‏ي 27، ص 888.
  2. وسائل الشيعه، ج 2، ص 22.
  3. جامع السعادات، مترجم، ج 3، ص 408.
  4. همان.
  5. آداب الصلواه، حاج ميرزا ملکي تبريزي، ص 177.
  6. نهج‏البلاغه فيض، حکمت 420، ص 1286.